خلاصه داستان : هیون، یک دانش آموز دبیرستانی که تنها خانواده اش را در یک حادثه وحشتناک از دست داده است، مجبور می شود خانه خود را ترک کند و مجبور است با واقعیت جدیدی روبرو شود که در آن هیولاها سعی در نابودی تمام بشریت دارند. حالا او باید با تمام شانس ها مبارزه کند و سعی کند با ساعت مسابقه دهد تا آنچه را که از نسل بشر باقی مانده است ذخیره کند قبل از اینکه خیلی دیر شود...

خلاصه داستان : یک درام اکشن هیجان انگیز که عاشقانه و زندگی مشترک ناهمگون بین یک وارث چائبول، دو دو هی، و گو وون، شیطانی که یک شبه توانایی خود را از دست می دهد را به تصویر می کشد.

خلاصه داستان : این درام داستان یک واحد تیم تحقیقاتی متروپولیتن را روایت می‌کند که سازمانی به نام Vigilante را ردیابی می‌کند که در مورد افراد شروری که از قانون فرار کرده‌اند، که به یک پدیده اجتماعی تبدیل شده است، قضاوت می‌کند.

خلاصه داستان : داستان درمورد چون سانگ هوک یه پری جذابه که خیلی راحت زنا عاشقش میشن اما پونصد سال پیش به خاطر اشتباهی بالاش سوختن و برای برگردوندن بالاش ،بیست و هفت بار تناسخ رو پشت سر گذاشته و حالا در بیست و هشتمین بار با اوه بک ریون که دامپزشک و زیباست روبرو میشه اما یه مشکلی این وسط هست بک ریون تا حالا عاشق مردای زیادی شده اما هربار طرفش تجربه نزدیک به مرگ رو تجربه می‌کنه و همه ازش فراری میشن به همین خاطر با کسی رابطه نداره اما به شدت مشتاق عشقه باید دید این پری جذاب در برخورد با این دختر بداقبال چیکار میکنه

خلاصه داستان : درام درباره قهرمانی که به نظر می رسد مانند اژدهایی به آسمان می رود و پس از از دست دادن همه چیز و بازیابی نفس به زمین سقوط می کند.

خلاصه داستان : در اثر یک تصادف روح ژانگ شیائو به زمان گذشته برمی گردد و وارد بدن یکی از تناسخ های قبلی او می شود . این بدن که متعلق به یک دختر اشرافی ۱۶ ساله است ، حال در اختیار ژانگ شیائو قرار می گیرد ….

خلاصه داستان : روایت رئیس بدخو و منزوی به همراه کارمندش که فردی خوش فکر و خوش بین است.

خلاصه داستان : در سال 1936 ، لین نان شنگ ، دانشجوی کلاس آموزش جامعه بازسازی چین، برای مشارکت در دستگیری یک مهمانی زیرزمینی به شانگهای برده شد.

خلاصه داستان : زندگی حسادت‌انگیز یک نقاش پر رونق زمانی که زن جوان باهوشی که زمانی با او دوست شده بود دوباره به‌عنوان پوسته‌ای از خود سابقش ظاهر می‌شود.

خلاصه داستان : پنج سال پیش، پلیس ضربه سنگینی به گروه جنایتکار "گرگ های شمال غربی" وارد کرد، اما رهبر گو مولان، ستون فقرات "لائو کیانگ" و مامور مخفی لین که توسط پلیس فرستاده شده بود، همه ناپدید شدند و زندگی آنها ناامید شد. ...